ورود هانا خانم به مهد کودک
چند وقتی بود که من خیلی احساس تنهایی می کردم ..........و تصمیم بر این شد که مهد کودک برم تا من با بچه ها بازی کنم و دیگر پیش مامان جونی یا عمه نرم و خانوادمون کمی مستقل تر عمل کنه
اما برای شروع من با مامانم یک روز در هفته به هنرکده بادبادک در پاسدارن می ریم .........
کلاس خوبه هم جنبه آموزشی داره...........هم برای رابطه اجتماعی ما بچه ها خیلی خوبه
جلسه اول کلاس ..........کلاس گل بازی بود
توصیه هایی که خانم مربی می کرد این بود که :
گل برای بچه ها خیلی خوبه و باعث آرامش و رفع افسردگی می شه و بسیار تمیز است .......پس بزارید بچه ها حسابی گل بازی کنند...گل های خاک رس رو می تونید از خانه کتاب یا گلدونه بخرید
هرگز برای بچه ها شکل درست نکنید ...........این سن برای خلاقیت بچه ها خیلی مهم است ......هرگز تجسم ذهنی خودتون رو به بچه ها القا نکنید .......شاید اونا بخوان یک خونه رو به شکل دایره ببینند و حتی برای اونا نقاشی نکشید وفقط کنار نقاشیشون خط های نا منظم بکشید ....چون ممکنه بچه ها نتونن مثل شما بکشند و برای اعتماد به نفسشون هم خیلی بده .
هانا امروز با بچه ها شعر خوند و خانم مربی براشون قصه گفت .
راستی قالب قبلی وبلاگمون رواصلا دوست نداشتیم...............دوباره به حالت اولیه برگشت........تا بعد