همدم
امروز با هانا رفتم تجریش ........خودمون دو تا تنهایی ..........با جسارت فراوان با تاکسی .........بر خلاف تصورم خیلی خوب بود ...........مثل دو تا دوست .....کلی هم خرید کردیم.........حالا بزار بزرگتر بشی هانا خانم ...........پایه هم می شیم......با هم می ریم استخر ....می ریم کافی شاپ........
خدایا شکرت که دختر دار شدم ............من همیشه دوست داشتم دختر داشته باشم .............شاید از نظر روانشناسی چون هیچ وقت خواهر نداشتم ..........به یک پایه و همراه نیاز داشتم .....بیچاره هانا کوچولو که باید خلا خواهری منو پر کنه.
راستی به هانا می گم: تو کیه من می شی ؟
می گه : همدم
فدات بشم همدم من.............دوستام می گن دارم دخترک رو شستشوی مغزی می دم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی