هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

روزهای دختری به نام هانا

ورود بنده به ممالک خارجه

1390/3/26 17:19
نویسنده : هانا خانم
1,846 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز خوبی نبود ...چون من بی تاب بودم ...ولی مامانم نمی فهید من چمه ..... مامانم  هی باخودش فکر می کرد هر مشکلی که خودش داشت به من نسبت می داد..... گرمش میشد کولر روشن میکرد من رو بغل می کرد می رفتیم زیر کولر می شستیم.... دوباره سردش می شد می رفت خودش لباس گرم می پوشید تن من هم شلوار بلند می کرد .....حتی فکر کرد شاید پشه منو زده چون خودش رو پشه زده بود ....بعد منو لخت کرد تا ببینه آیا پشه ها تن رو خوردند یا نه ..... خلاصه مامانیم نفهمید من چمه .

 

 

ولی امروز یک  اتفاق جالب هم افتاد که من دیگه می تونم با اون به ممالک خارجه سفر کنم بله هانا خانم پاسپورت دار شدحالا من در اولین فرصت می رم سفر و اینجا براتون یک سفر نامه می نویسم . نظرتون چیه؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

Vida
16 بهمن 90 10:34
اي جانم... عزيز ددري... حالا جاي جاسوس نگيرنت
مهرانا و دایی
19 تیر 91 19:23
سلام هانای خوشگل خدا قوت مامان و بابای مهربون هانا من و مهرانا که 1.5سالشه داشتیم تو نت دنبال پشه و راههای جلوگیری از نیش اون میگشتیم که به وبلاگ شما بر خوردیم. خیلی زیبا از طرف هانا جون مطلب مینویسید. خیلی خوشم اومد در ضمن هانا خیلی نازه و چشای زیباو باهوشی داره. خلاصه منو مهرانا لذت بردیم تو وبلاگتون یه دوری زدیم مخصوصا مهرانا که حسابی عاشق هانا شد. شاد و بهترین باشید