هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

روزهای دختری به نام هانا

هاناي 9 ماهه

1390/8/16 10:50
نویسنده : هانا خانم
1,295 بازدید
اشتراک گذاری

مامان نوشت : قبلا وقتي هانا 4 ماهش بود فكر مي كردم 4 ماهگي شيرين ترين سنه بجه هاست چون ديگه خنده صدا دار مي كرد و عكس العمل پيدا كرده بود.......... بارها هم شنيده بودم 6 ماهگي بچه ها از همه بهتره .......چون نيازهاشون كمتر شده ..........و هنوز به ورجه ورجه نيوفتادن امن هم اين حس رو هم در 6 ماهگي هانا داشتم.......... الان هانا خانم ما 9 ماهه شده...........و به نظر من شيرين ترين دوره زمانيش رو سپري مكنه............... هانا ديگه براي خودش بازي مي كنه...........آروم آروم جهار دستو پا مي ره..............وقتي منو مي بينه ........برام بال بال مي زنه........عاشق بازيهاي هيجاني است........عاشق رقص و موسيقي است.........

در مورد چهار دست پا رفتن دخترم باید بگم که الکی خوذشو خسته نمی کنه ...................باید انگیزه کافی برای رفتن داشته باشه..............

هانا 2دوتا دنیا رو به طور برابر تجربه کرده .............. 9ماه تو شکم من بوده...............و 9 ماه بیرون................من متاسفانه تو این 9 ماه مثل قبلم نشدم .......البته خیلی از اون 20 کیلویی که اضافه کرده بودم برگشته.....ولی هنوز سه چهارکیلو اضافه دارم .............ووووووولی سعی می کنم تا تولد دخترم مثل قبل شم.................

این هانا خانم از لخت خودش خیلی تعجب می کنه.............و شکمشو خیلی دوست داره....................بازم برات می نویسم هانا جونم...............که خیلی خیلی خییییییییییییییییییلی دوست دارم..................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان سينا
21 آبان 90 9:15
اي جانم تو اينجوري با شكمت ور مي ره آفرين به مامانيت كه شيرين كاريهاتو مي نويسه
میترا مامان مهرناز
22 آبان 90 0:48
عسلممممم به نظر من که همه دوره های زمانیه بچه ها شیرین و دوست داشتنیه من که دلم لک زده برای حاملگیم(اما حاظر نیستم دوباره تکرار بشه هاااا) دلم تنگ شده برای اون روزای اول بدنیا اومدن مهرناز با وجود همه سختی ها و شب بیداری های یک ماه اول دلم لک زده برای 4 دست و ÷ا رفتن و صدای چلپ چلوپ دستاش روی سنگ های خونه واسه اولین باری که وایستاد و واسه اولین باری که قدم برداشت و پرید تو بغلم انگار همین دیروز بود ولییییییییییییییییییییییییی این روزاااااااا خیلی خوبن هر روز یه کلمه هر روز یه کار هر روز یه شیرینی خاص دنیایی دارن این بچه ها انشالله همیشه شاهد بالیدن دختر نازت باشی به ما هم سر بزن
مامان یکتا
9 آذر 90 14:33
قربونت برم که این جوری داری کنجکاوی می کنی الهی فدات بشم عزیزم به ما هم سر بزن
هانامانتانا
20 خرداد 92 11:57
من هم اینجوری بودم دلم می خواد گریه گنم انگار همین دیروز داشتم این کار هارو میکردم